داستانی زیبا از پائولو کوئیلو

داستانی زیبا از پائولو کوئیلو

230 نفر
دسته بندی: ویدئو های روانشناسی

چند روز پیش بود که بنده یک کتاب از پائول کوئیلو مطالعه کردم و یک نقل و قول جالب از نجار و شاگردش وجود داشت که در ادامه قصد دارد از آن یک نتیجه گیری خوب داشته باشم.

نجاری به همراه شاگردانش سفری به منظور تهیه ابزار لازم به منظور ساختن اشیا و لوازم راشروع می کند. یکی از آن مصالح طبیعتا چوب بوده از این رو باید آن ها به سمت جنگل می رفتند و اینکار را هم کردند. در آنجا یک درخت بسیار تنومند را مشاهده می کنند و تصمیم می گیرند از آن مصالح درست کنند. همین که با خود کمی فکر کردند و عظمت و استحکام چوب را دیده اند؛ نظر شان تغییر کرد و به سراغ درخت دیگری رفتند زیرا هرچه فکر کردن با چوب آن درخت قطور هر چه می ساختنند یا فرو می ریخت یا غرق می شد. یکی از شاگردان نجار بعد از پشت سر گذاشتن آن درخت تنومند به نجار گفت "عجب درخت بی فایده ای بود" اما نجار به او گفت اتفاقا آن درخت بسیار سودمند بوده ، زیرا اگر اینقدر قطور و بزرگ و قدرتمند نبود، ما آن را قطع می کردیم و به زندگی اش پایان می دادیم. و یا قبل از ما آن درخت قطع می شد. این داستان مرا به سمت یک جمع بندی روانه کرد که با خود گفتم آن را با شما در میان بگزارم.

اگر ما آن قدر قوی باشیم و ریشه هایمان در خاک اینقدر عمیق باشد همچون این درخت بزرگ، دیگر هیچ کس نمی تواند ما را متزلزل کند و ما اینقدر شهامت پیدا می کنیم که دیگر هیچ چیزی نمی تواند مار را از پای در آورد. جسارت نیازمند شهامت است و شهامت هم نیازمند جسارت است. این نتیجه گیری بنده بود از شما می خواهم که در اینجا بنویسید که شما چه نتیجه ای از این داستان زیبا گرفتید برای من در کامنت ها بنویسید.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند
امتیاز شما :

آخرین مطالب

فلج تحلیل
فلج تحلیل
روش های طبیعی افزایش اکسی توسین
روش های طبیعی افزایش اکسی توسین
چگونه کمتر از دیگران برنجیم؟
چگونه کمتر از دیگران برنجیم؟
سیاست ها و حفظ حریم خصوصی
سیاست ها و حفظ حریم خصوصی
عصب شناسی انتظار در روابط
عصب شناسی انتظار در روابط
ElGrandeToto - 7elmet Ado 6(MP3_320K)