زندگی چالشی است که باید به استقبال آن رفت
دسته بندی: فهرست مطالب
زندگی چالشی است که باید به استقبال آن رفت ، به جای آن که مانند نیاکان‌مان زندگی را یک تهدید ببینیم، بهتر است به زندگی به چشم یک چالش نگاه کنیم. اگر ما بتوانیم زندگی را یک چالش ببینیم، خود را از پیشینیان بدوی‌مان جدا می‌کنیم زیرا مغز تکامل‌یافته ما این فرصت را به ما می‌دهد که در برابر اساسی‌ترین غرایزمان مقاومت کنیم – گرچه این کار آسانی هم نیست. هدف اصلی این رویکرد این است که در برابر محرک‌ها به طور غریزی واکنش نشان ندهیم، و روشی سالم و سازنده برای رویارویی با چالش های زندگی پیدا کنیم. مسئله مهم‌تر این است که ما اکنون نه تنها برای زنده ماندن تلاش می‌کنیم، بلکه سعی می‌کنیم معنای زندگی را درک کنیم، اهداف مهم‌مان را دنبال کنیم، لذت‌های مختلف را تجربه کنیم، و با دیگران پیوندی عمیق برقرار کنیم.
دیدگاه زندگی به مثابه چالش به شما اجازه می‌دهد به جای فرار کردن از مشکلات، زندگی را پر از فرصت‌هایی ببینید که منتظرتان هستند. چالش به این مربوط می‌شود که از هر آنچه زندگی به شما ارائه می‌کند، استقبال کنید، در همه تجربه‌های سهل و دشوار آن غوطه‌ور شوید، و بیش‌ازحد نگران خطرات احتمالی آن نباشید.
در مقایسه با دیدگاه زندگی به مثابه تهدید، دیدگاه چالش‌محور واکنش‌های هیجانی بسیار متفاوتی را در شما برمی‌انگیزد. شما به جای هیجانات منفی و ناخوشایند برآمده از تهدید مانند ناامیدی یا خشم، هیجانات مرتبط با چالش شامل امید، غرور، خلاقیت، و آرامش ذهنی را تجربه می‌کنید. این هیجانات به نوبه خود بدن شما را در وضعیتی قرار می‌دهند که بتوانید در برابر مسائل پیچیده زندگی امروزی واکنش مثبتی نشان بدهید. این مقاله در رادیو بینا تهیه و ترجمه شده است، هرگونه کپی برداری از با نام بردن منبع مجاز است.
چطور می‌توانیم به زندگی به عنوان یک چالش نگاه کنیم؟
برای این که دیدگاه خود را کاملاً تغییر دهید و زندگی را به جای تهدید، یک چالش ببینید، باید باورهای مشخصی را در مورد خودتان بپذیرید و در ذهن‌تان تثبیت کنید. وقتی با یک وضعیت مشکل در زندگی روبرو می‌شوید، این باورها واکنش‌های غریزی شما را خنثی می‌کنند. نکته مهم این است که این باورها از اول به آخر بر روی هم سوار می‌شوند و به هم وابسته هستند.
من توانمند هستم.
یکی از تهدیدآمیزترین جنبه‌های زندگی احساس نداشتن کنترل است، این که حس کنید توانایی بقا و رشد در زندگی ندارید. اما وقتی به قابلیت‌های خودتان ایمان داشته باشد، می‌توانید بر هر چیزی که سر راه شما قرار می‌گیرد، غلبه کنید. داشتن یک احساس توانمندی کلی، وقتی می‌گویید «من از عهده‌اش برمی‌آیم»، به شما اعتمادبه‌نفس و آرامش خاطر می‌دهد و کمک می‌کند زندگی خود را به شیوه‌ای سازنده پیش ببرید. اگر به توانمندی خود واقعاً باور داشته باشید، تهدید بالقوه‌ای که احساس عدم کنترل ایجاد می‌کند را از بین می‌برید. رادیو بینا در پادکست کوتاهی در مورد تکنیک های تقویت عزت نفس صحبت کرده است که پیشنهاد می کنیم، چند دقیقه ای به آن گوش بسپارید.
من در برابر زندگی‌ام مسئول هستم.
باور به این که شما مسئول وضعیت زندگی‌تان هستید با احساس توانمندی شروع می‌شود. با داشتن این باور، درک می‌کنید که واکنش‌های شما در زندگی – یعنی افکار، احساسات و اعمال شما – به خودتان بستگی دارد؛ در بسیاری از موارد، همین واکنش‌ها تعیین می‌کند که زندگی چه تأثیری بر شما بگذارد. این باور مانع از این می‌شود که خود را قربانی شرایط بیرونی ببینید، احساس بی‌فایدگی و درماندگی کنید، و به فردی منفعل یا واکنشی تبدیل بشوید. در نتیجه، باید باور داشته باشید که تأثیر زندگی بر شما در کنترل خودتان است، حتی اگر کنترلی بر روی رویدادهای بیرونی نداشته باشید.
من مصمم هستم.
یکی از متداول‌ترین واکنش‌ها در مواجهه با مشکلات زندگی، تسلیم در برابر چیزهایی است که اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسند. مصمم بودن و ایستادگی در برابر مشکلات ما را از کسانی که فقط به زنده ماندن فکر می‌کنند، متمایز می‌کند. این باور نیرویش را از دو باور قبلی می‌گیرد؛ اگر خود را توانمند و مسئول زندگی‌تان ببینید، آن وقت باور می‌کنید اگر در تصمیم خود جدی باشید، بر همه موانع پیش‌رو غلبه خواهید کرد.
من می‌توانم بر مشکلات غلبه کنم.
زندگی ذاتاً مملو از ناملایمات است. اعتقاد به این که شما می‌توانید بر هر نوع مشکل جسمی، روانی، مالی یا بینافردی غلبه کنید بسیار ضروری است. با این نگاه، به جای آن که خود را قربانی مشکلات بدانید، هر مشکلی را یک چالش در نظر می‌گیرید. برای تقویت این طرزفکر، شما می‌توانید به تجربه‌های گذشته خود فکر کنید. وقتی در گذشته توانستید با بهره‌گیری از توانمندی‌ها و امکانات‌تان با موفقیت از مشکلات زندگی عبور کنید، اکنون هم این توانایی را دارید. حتی زمانی که با موقعیتی جدید در زندگی روبرو می‌شوید، هنوز هم دانش، توانایی‌ها و امکانات امروز شما برای غلبه بر ناملایمات کافی است.
من می‌توانم شرایط را تغییر دهم.
چهار باور قبلی سرچشمه باور اساسی اما قدرتمند پنجم هستند. باور آخری که به آن نیاز دارید این است که شما می‌توانید تغییری مثبت در وضعیت زندگی‌تان ایجاد کنید، حتی وقتی فکر می‌کنید اندازه و قدرت عوامل بیرونی به حدی است که مانع از این تغییر می‌شود. اگر بخواهیم واقع‌بین باشیم، به خاطر ماهیت ناملموس، نامفهوم و پیچیده زندگی امروزی، تغییری که شما به دنبال آن هستید خارج از توان شما به نظر می‌رسد. اما باور به این که شما می‌توانید تغییر ایجاد کنید به این دلیل درست است که وقتی با زندگی خود روبرو می‌شوید، از تمام دانش، تجربه‌ها، قابلیت‌ها، و امکانات خودتان استفاده می‌کنید.
سخن پایانی
در مجموع، وقتی به این پنج باور اساسی ایمان داشته باشید، بستری را فراهم می‌کنید که کمک می‌کند با اعتمادبه‌نفس، شجاعت، و اراده‌ای محکم، و بدون تردیدهای بی‌مورد، نگرانی یا ترس زندگی کنید. این به شما اجازه می‌دهد حتی در سخت‌ترین موقعیت‌ها، به اتفاقات زندگی واکنش مثبتی نشان بدهید. با تثبیت این باورها، شما فرایند تغییر دیدگاهتان را کامل کرده و گامی مهم در جهت ساختن زندگی مورد علاقه خود برداشته‌اید.
منبع:
خانه
دوره
پادکست
کتاب
انجمن
نظرات
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند