از خانواده همسرم خوشم نمیاد

من هم با خانواده همسرم مشکلات فراوانی داشتم و اطرافیان هم زیاد دخالت می کردند ولی من و همسرم زندگی عاشقانه ای داریم و همدیگه رو بسیار دوست داریم بنابراین تصمیم گرفتم که در ابتدا محل زندگیم رو عوض کنم و به شهر دیگه ای رفتیم و همسرم با من همراه شد وبعد هم به شدت مواظب رفت و آمد هستم احترام می گذارم ولی با توجه به قدرت شخصیتم متوجه شدن که من در جایی لازم باشه حضور دارم ودر جایی لازم نباشه نیستم در ابتدا با مخالفت همسرم روبه رو شدم ولی کم کم متوجه شد که همه چیز آروم شده و اینطوری زندگیمون آروم هست ومرز بندی شده بنابراین من فکر می کنم که بودن زیاد و همیشه در همه جا مشکل ایجاد می کنه باید به اندازه و هوشمندانه در مکان و زمان مناسب بود حتی برای همسر فرزندان و خانواده خود فرد باتشکر

من هم با خانواده همسرم مشکلات فراوانی داشتم و اطرافیان هم زیاد دخالت می کردند ولی من و همسرم زندگی عاشقانه ای داریم و همدیگه رو بسیار دوست داریم بنابراین تصمیم گرفتم که در ابتدا محل زندگیم رو عوض کنم و به شهر دیگه ای رفتیم و همسرم با من همراه شد وبعد هم به شدت مواظب رفت و آمد هستم احترام می گذارم ولی با توجه به قدرت شخصیتم متوجه شدن که من در جایی لازم باشه حضور دارم ودر جایی لازم نباشه نیستم در ابتدا با مخالفت همسرم روبه رو شدم ولی کم کم متوجه شد که همه چیز آروم شده و اینطوری زندگیمون آروم هست ومرز بندی شده بنابراین من فکر می کنم که بودن زیاد و همیشه در همه جا مشکل ایجاد می کنه باید به اندازه و هوشمندانه در مکان و زمان مناسب بود حتی برای همسر فرزندان و خانواده خود فرد باتشکر