دروغ هایی که به خودمان میگوییم

دروغ هایی که به خودمان میگوییم

384 نفر
Reading Time زمان مطالعه: 1 دقیقه
دسته بندی: خودشناسی

فهرست مطالب

ایگو و تعصباتی که نسبت به خودمان داریم، داستانی زندگی ما را شکل میدهد. در بسیاری از فرهنگ ها این ایده پذیرفته شده است که یک نیروی برتر تمامی زندگی ما را ثبت و ضبط میکند و در لحظات حساس زندگی، با مرور مجدد آن ما را قضاوت کرده و سرنوشت ما را مشخص میکند.  هر کدام از ما روایتگری در ذهن خود داریم، هر چند همیشه این راوی درونی بی طرفانه به قضایا نگاه نمیکند. اگر بخواهیم روایتگر درون خودمان را با موجودیت دانای کل این دنیا مقایسه کنیم، چقدر با یکدیگر همپوشانی دارند؟ در این مقاله قصد داریم تا در مورد شخصیت وجودی هر فردی صحبت کنیم . شما می توانید از طریق دسته بندی مقالات خودشناسی از دیگر مقالات رادیو بینا نیز هم دیدن فرمایید.

داستان های ما نشان دهنده شخصیت ماست

از آنجایی که اکثر ما راویتگری در زندگی خود داریم، تمایل داریم داستانی را در مورد آنچه که هستیم و آنچه که انجام دادیم خلق کنیم. بر اساس تحقیقات انجام شده توسط دکتر دن مک آدامز در دانشگاه شمال غربی ایالات متحده، گفته می‌شود که نحوه روایت داستان زندگی ما می‌تواند باعث ایجاد ثبات و هدفمندی در زندگی بشود. اما در واقع این داستان با واقعیت و شخصیت ما خیلی همخوانی ندارد.

 دکتر مک آدامز میگوید: داستانی که ما برای خودمان تعریف میکنیم شخصیت ما را شکل نمیدهد، بلکه این داستان همان شخصیت ماست. اما اگر ویژگی های روان رنجوری که ممکن است از دوران کودکی همراه ما باشد در شخصیت ما بروز کند، جنبه های دیگر شخصیت در وجود ما ثبات کمتری خواهد داشت. ممکن است سال ها به اهداف و ارزش هایی چسبیده باشیم که از بهترین ما فاصله زیادی داشته باشند، اما هسته اصلی روایتگر درونی ما را تشکیل بدهد. تغییر این عوامل کار ساده ای نیست، چرا که ما تمایل داریم دنیا را با عینکی ببینیم که ایگو ما را تایید کند و شکست های ما را کوچک تر نشان دهد. آگاهی هر چه بیشتر از این تمایل طبیعی، به سلامت روان ما کمک زیادی میکند و ما را در بهتر دیدن دنیایی که در آن زندگی میکنیم یاری میدهد.

درونگرا یا برونگرا، ممکن است صرفا داستان خیالی شما باشد

داستان زندگی شما، احساس شما را نسبت به هویت خودتان منعکس میکند. چیزهایی که مربوط به دیگران میشود مثل خانواده یا محل تولد، ممکن است در ما تعصباتی را ایجاد کند. عوامل دیگر مانند هویت یا احساس شما نسبت به خودتان، بر نحوه تفسیر وقایع کلیدی و روایت داستان زندگی شما تاثیر بسزایی دارد. عناصر بر جسته ای مثل جنسیت، نژاد، سن، محل زندگی و طبقه اجتماعی نیز ممکن است در شخصیت شما بروز پیدا کند و آن را تحت شعاع قرار دهد. نحوه تعریف این عناصر ممکن است توسط عرف و انتظارات جامعه تغییر پیدا کند. حتی ممکن است در نحوه تعریف شخصیت توسط خود شما تاثیر بگذارد. به عنوان مثال شما ممکن است خود را یک فرد خوشبین، درون گرا و اهمال گر بدانید. اما از خودتان بپرسید آیا این خصوصیات کاملا بر اساس واقعیت بنا شده اند یا تحت تاثیر داستانی هستند که برای خودتان تعریف کرده اید؟ به عبارتی دیگر، آیا شما به اندازه ای که فکر میکنید درونگرا یا خوشبین هستید یا خیر؟ تحقیقات به ما نشان میدهد که نتیجه گیری شما ممکن است به آن درستی نباشد که تصور میکنید.

ما همیشه داستان خود را تعریف میکنیم، اما نه فقط برای دیگران، بلکه به همان میزان برای خودمان در حال تعریف کردن آن هستیم. اگر ما به درستی داستان خودمان را شکل داده باشیم و حتی آن را تغییر داده باشیم، میتوانیم از خودمان بپرسیم که تا چه حد وقایعی که برای ما اتفاق میافتد با تفسیری که از آن وقایع داریم مطابقت دارد. یک بار دیگر خودتان را در آن موقعیت ها قرار دهید. در آن لحظه تحت تاثیر چه احساسی بوده اید؟ آیا تجربیات قبلی شما در نحوه شکل گیری داستان تاثیر داشته است؟ چه باور ها یا تعصباتی باعث شده که حقایق را آنطور که بودند تحریف کنید؟ تمام این عوامل در کنار هم میتوانند به گونه ای داستان آن موقعیت را تغییر دهند که فاصله بسیار زیادی با اصل ماجرا داشته باشد.

به عنوان مثال داستانی را که برای خودتان در رابطه با نحوه آشنایی با همسرتان تعریف میکنید در نظر بگیرید. شاید به خودتان بگویید این شما بودید که این رابطه را آغاز کردید و به سمت یک رابطه پایدار و تشکیل یک زندگی مشترک آن را هدایت کردید. اما همسر شما چطور لحظه اول آشنایی را توصیف میکند؟

تعصبات خود را تغییر داده و داستان جدیدی خلق کنید و شخصیت درونی هر فرد

تعصبات خود را تغییر داده و داستان جدیدی خلق کنید

این موضوع را در نظر داشته باشید که عمده داستانی که برای لحظات مختلف زندگی خود تعریف میکنید، تحت تاثیر دیدگاه شخصی شما شکل گرفته است. سعی کنید این موضوع را درک کنید که ممکن است حوادث زندگی دقیقا متضاد آن چیزی باشد که شما با آن کنار آمده اید و حقیقت ماجرا در اصل چیز دیگری بوده است. ممکن است همسر شما داستان دیگری را برای نحوه آشنایی شما با یکدیگر تعریف کند. پس سعی کنید تک بعدی به مسائل نگاه نکنید و زاویه دید دیگران را در نظر بگیرید. اگر شما درک صحیحی از چیزی که برای خودتان تبدیل به یک تعصب شده است داشته باشید و سعی کنید که آنرا تغییر دهید، مطمئنا در تفسیر وقایعی که در آینده برایتان اتفاق میافتد آگاهانه تر اقدام خواهید کرد و دیدگاه روشن تری نسبت به وقایع زندگی خواهید داشت. این مقاله در Radiobina ترجمه شده است.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند
امتیاز شما :

مقالات دیگر

آخرین مطالب

هشت راز برای مکالمه سازنده و صمیمانه با دیگران
هشت راز برای مکالمه سازنده و صمیمانه با دیگران
تکنیک برای اینکه از ۹۰ درصد مردم جلوتر باشی
تکنیک برای اینکه از ۹۰ درصد مردم جلوتر باشی
اگه حرف دلت رو نزنی مغزت کوچیک میشه
اگه حرف دلت رو نزنی مغزت کوچیک میشه
نشانه های دقیق ADHD
نشانه های دقیق ADHD
دلایل گرایش به مصرف ماریجوانا
دلایل گرایش به مصرف ماریجوانا
ElGrandeToto - 7elmet Ado 6(MP3_320K)