خلاصه مقالات نوروسايكلوژى شماره نخست
1403-6-17
377 نفر
زمان مطالعه: 5 دقیقه
فهرست مطالب
افزایش اندازه مغزها
مطالعهای در مجله JAMA Neurology نشان میدهد که اندازه مغز افرادی که بعد از دهه ۱۹۳۰ متولد شدهاند، به تدریج افزایش یافته است. محققان بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۹، اسکنهای MRI از ۳۲۲۶ شرکتکننده در مطالعه قلب فرامینگهام انجام دادند.
افرادی که در دهه ۱۹۷۰ متولد شده بودند، میانگین سطح مغز آنها ۲۲۲۲ سانتیمتر مربع بود، که ۱۵٪ بزرگتر از شرکتکنندگانی بود که در دهه ۱۹۳۰ متولد شده بودند و میانگین سطح مغز آنها ۱۹۳۳ سانتیمتر مربع بود.
حجم مغز نیز افزایش یافت: برای افرادی که در دهه ۱۹۳۰ متولد شده بودند، حجم متوسط مغز ۱۲۳۴ میلیلیتر بود که ۶.۶٪ افزایش یافت و به ۱۳۲۱ میلیلیتر برای متولدین دهه ۱۹۷۰ رسید. ماده سفید، ماده خاکستری و هیپوکامپ نیز در شرکتکنندگان متولد دهه ۱۹۷۰ بزرگتر بود.
محققان پیشنهاد میکنند که افزایش اندازه مغز میتواند به "ذخیره مغزی" بیشتری منجر شود که ممکن است کاهش نرخ دمانس مرتبط با سن در افراد متولد دهه ۱۹۷۰ و بعد از آن را توجیه کند.
BRAINS GETTING BIGGER
Brain size has steadily increased for people born after the 1930s, suggests a study in JAMA Neurology. Researchers conducted MRI scans of 3,226 Framingham Heart Study participants between 1999 and 2019. Participants born in the 1970s had an average surface area of 2,222 square centimeters, which was 15% larger than participants born in the 1930s, who had an average surface area of 1,933 square centimeters.
Brain volume increased as well: For participants born in the 1930s, average brain volume was 1,234 milliliters, which increased 6.6% to 1,321 milliliters for those born in the 1970s. White matter, gray matter, and the hippocampus were also bigger in participants born in the 1970s.
The researchers suggest the increase in brain size could translate to a greater "brain reserve" that could account for the decrease in age-adjusted dementia rates in people born in the 1970s and after.
Brain size has steadily increased for people born after the 1930s, suggests a study in JAMA.
افسردگی پس از سکته مغزی
پژوهشی در نشریه The Lancet Regional Health - Europe نشان میدهد که تقریباً 90٪ از افسردگیهای تجربه شده پس از سکته مغزی در طی 5 سال اول رخ میدهد. محققان دادههای مربوط به 3,864 بازمانده از سکته مغزی (با میانگین سنی 68 سال) که از سال 1995 تا 2019 مورد ارزیابی افسردگی قرار گرفته بودند، را تجزیه و تحلیل کردند.
آنها دریافتند که بروز تجمعی افسردگی پس از سکته مغزی 59.4٪ است که 33.4٪ موارد در عرض 3 ماه، 54.6٪ در طی یک سال و 87.9٪ در طی 5 سال پس از سکته رخ میدهد. در میان موارد افسردگی، فراوانی افسردگی خفیف و شدید مشابه بود، اما افسردگی شدید زودتر رخ میداد، مدت زمان طولانیتری داشت و سریعتر از افسردگی خفیف عود میکرد.
محققان توصیه میکنند که غربالگری افسردگی به صورت روتین برای بازماندگان سکته مغزی در طی 5 سال پس از سکته انجام شود.
POST-STROKE DEPRESSION
Research in The Lancet Regional Health - Europe suggests that nearly 90% of depression experienced after a stroke happens within the first 5 years. Researchers analyzed data about 3,864 stroke survivors (with a median age of 68) who had any assessment for depression from 1995 to 2019.
They found the cumulative incidence of post-stroke depression to be 59.4%, with 33.4% of cases occurring within 3 months, 54.6% occurring within 1 year, and 87.9% occurring within 5 years after stroke. Among depression cases, there was a similar frequency of mild and severe depression, but severe depression occurred earlier after stroke, had a longer duration, and was quicker to recur than mild depression.
The researchers recommend routine depression screening for survivors within 5 years after stroke.
DOI: 10.1016/j.lanepe.2024.100882
افرادی که در تعطیلات آخر هفته بیشتر میخوابند، کمتر افسرده میشوند
تحقیقی در *Journal of Affective Disorders* نشان میدهد که افرادی که در تعطیلات آخر هفته خواب خود را جبران میکنند (تا حد معینی) کمتر دچار افسردگی میشوند در مقایسه با کسانی که در روزهای شنبه و یکشنبه بیشتر نمیخوابند. محققان دادههای مربوط به علائم افسردگی و زمان خواب و بیداری روزانه 7,719 شرکتکننده در ایالات متحده را تحلیل کردند.
آنها دریافتند که 46٪ از شرکتکنندگان در تعطیلات آخر هفته خواب خود را جبران میکنند. بهطور کلی، شرکتکنندگانی که 1 یا 2 ساعت بیشتر در تعطیلات آخر هفته میخوابیدند، تقریباً 38٪ تا 46٪ کمتر احتمال داشت که علائم افسردگی نشان دهند.
این کاهش علائم افسردگی برای افرادی که 3 ساعت یا بیشتر در تعطیلات آخر هفته میخوابیدند، مشاهده نشد. اثرات مفید خواب جبرانی بر علائم افسردگی عمدتاً در میان مردان، بزرگسالان زیر 65 سال، و افرادی که در طول هفته 6 ساعت یا کمتر میخوابیدند، دیده شد.
CATCH-UP SLEEPERS LESS DEPRESSED
Research in the Journal of Affective Disorders suggests that people who catch up on sleep over the weekend (up to a certain point) are less depressed than those who don't sleep in on Saturday and Sunday.
Researchers analyzed data about depressive symptoms and daily sleep and wake times of 7,719 participants in the United States. They found that 46% of participants engaged in weekend catch-up sleep. Overall, participants who slept 1 or 2 hours longer on weekends were approximately 38% to 46% less likely to exhibit depressive symptoms.
This reduction in depressive symptoms did not occur for individuals who slept in 3 or more hours on the weekends. The beneficial effects of catch-up sleep on depressive symptoms were mainly observed among men, adults 65 and under, and those who slept 6 hours or less per night during the week.
DOI: 10.1016/j.jad.2024.03.008
ترس باعث میشود زنان به دنبال دستاوردهای کوتاهمدت باشند
پژوهشی در PLOS ONE نشان میدهد که زنان در پاسخ به ترس تمایل دارند پاداشهای کوچکتر و کوتاهمدت را نسبت به مردان اولویت دهند. محققان به 308 شرکتکننده آنلاین یک کلیپ کوتاه از فیلمها – یک فیلم ترسناک (ترس)، یک مستند درباره آبشارها (شادی) یا یک مستند درباره محیطهای شهری (خنثی) – نشان دادند که برای القای یک حالت احساسی طراحی شده بود.
سپس از شرکتکنندگان سؤالاتی فرضی درباره پاداش پرسیده شد، مانند: “آیا ترجیح میدهید امروز 20,000 دلار دریافت کنید یا 50,000 دلار بعد از 3 سال؟” زنانی که در گروه ترس بودند، بیشتر تمایل داشتند که مبلغ کوچک و فوری را انتخاب کنند، در مقایسه با مردان در گروه ترس یا زنان در گروه شادی یا خنثی. هیچ تفاوت جنسیتی در تصمیمگیری بین گروههای شادی یا خنثی وجود نداشت و تصمیمگیری مردان در مورد پاداشهای مالی تحت تأثیر حالت احساسی آنها قرار نگرفت.
این یافتهها نشان میدهند که ترس ممکن است نوع متفاوتی از تصمیمگیریهای زمانحساس را برای زنان در مقابل مردان ایجاد کند، که احتمالاً منعکسکننده اتخاذ استراتژیهای تکاملی متفاوت است.
FEAR MAKES WOMEN SEEK SHORT-TERM GAINS
In response to fear, women tend to prioritize smaller, short-term rewards than do men, according to a study in PLOS ONE. Researchers showed 308 online participants a brief movie clip- either a scary movie (fear), a documentary about waterfalls (joy), or a documentary about urban environments (neutral)— intended to induce an emotional state.
The researchers then asked the participants hypothetical reward questions such as: "Would you rather have $20,000 today or $50,000 after 3 years?" Women in the fear group were more likely to select the immediate, smaller amount compared with men in the fear group or women in the joy or neutral groups.
There were no gender differences for decisions made across the joy or neutral groups, and men's decision-making on monetary rewards appeared unaffected by their emotional state. The findings suggest that fear might provoke different types of time-sensitive decision-making for women versus men, possibly reflecting the adoption of different evolutionary strategies.
DOI: 10.1371/journal.pone.0299591
نظرات
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند