احساس پوچی چیست و چگونه با احساس پوچی کنار بیایم؟| راهکار های علمی |

احساس پوچی چیست و چگونه با احساس پوچی کنار بیایم؟| راهکار های علمی |

804 نفر
دسته بندی: خودشناسی

برای بسیاری از ما زندگی روزمره و انجام کارهای روتین و تکراری تبدیل به یک عادت شده است؛ خیلی از افراد ممکن است روزها، هفته ها یا شاید ماه ها مشغول به یک فعالیت تکراری باشند، مثل بیدار شدن، رفتن به سرکار، غذا خوردن، بازگشت به منزل و در نهایت خوابیدن. سبک زندگی ماشینی  نتیجه ای جز خستگی مفرط و بی انگیزگی به همراه ندارد و انسانی که با این شرایط خو بگیرد در معرض آسیب های روانی بسیاری قرار خواهد گرفت. یکی از این آسیب ها بروز احساس پوچی و بی ارزشی نسبت به زندگی که در آن هستیم میباشد. افرادی که با احساس پوچی مواجه هستند، تمایل و انگیزه خود را برای ادامه زندگی از دست میدهند. در اکثر مواقع فرد رو به تنهایی و انزوا می آورد و دچار افسردگی میشود. اما در موارد بسیار حاد، این احساس میتواند منجر به خودکشی یا رفتار های ناهنجار و آسیب زا بشود. زیرا فردی که در معرض این احساس قرار دارد، حضور خود را در این دنیا بی معنا میپندارد و ارزش های خود را نسبت به زندگی از دست میدهد. به همین سبب ممکن است تحت تاثیر این حس اقدام به خودکشی کند یا رفتاری پر خطر با سایرین داشته باشد. لذا این سوالات مطرح میشود که چه عواملی باعث احساس پوچی میشود؟ احساس پوچی چه تاثیری بر روی فرد میگذارد؟ چطور میتوانیم با احساس پوچی مقابله کنیم؟  اگر به دنبال پاسخی مناسب برای این سوالات هستید، در ادامه مقاله با ما همراه باشید.
 

احساس پوچی چیست!؟

تقریبا همه ما روزهایی را با احساس پوچی گذرانده‌ایم و گاهی عمیقا روی حالات ما تاثیرگذار بوده است. وجود چنین احساسی دلایلی دارد که درطول تاریخ بسیاری از فلاسفه و روانشناسان را مشغول خود کرده است. اما واقعا احساس پوچی چیست؟
احساس پوچی یکی از احساسات انسانی است که به طور عمومی به معنای احساس خالی بودن، عدم ارتباط و معنا، کسالت از زندگی و عدم اشتیاق به انجام فعالیت‌ها توصیف می‌شود. افرادی که با این احساس روبه‌رو هستند ممکن است احساس کنند که زندگی‌شان بی‌هدف است، هیچ چیزی را ارزشمند نمی‌بینند و ناکامی و ناتوانی در به دست آوردن خواسته‌ها و هدف‌های خود را تجربه می‌کنند.


حس پوچی در زندگی

افراد به شکل‌های مختلفی حس پوچی را در زندگی خود تجربه می‌کنند. همچنین ممکن است این احساس در سنین مختلف با شکل‌های متفاوت به سراغ ما بیاید. اما بطورکلی این احساس بصورت مشترکی میان همه انسان‌ها بصورت یکسانی عمل کرده و زندگی ما را مختل می‌کند. این شکل یکسان بصورت زیر است:

احساس خالی بودن:

افراد ممکن است احساس کنند که دلیل وجود و معنای واقعی برای زندگی ندارند و حس خالی بودن و گمراهی در زندگی را تجربه کنند.


کاهش انگیزه و اشتیاق:

افراد ممکن است به دلیل احساس پوچی، انگیزه و اشتیاق خود را به انجام فعالیت‌ها، دستیابی به هدف‌ها و علاقه‌مندی به کارها از دست دهند.



بی‌اختیاری و بی‌تفاوتی:

احساس پوچی می‌تواند منجر به بی‌اختیاری و بی‌تفاوتی نسبت به امور زندگی شود و فرد احتمالاً بی‌اعتنا به انجام وظایف روزمره خود شود.

اضطراب و استرس:

 افراد ممکن است به علت عدم معناپذیری زندگی، اضطراب و استرس شدیدی تجربه کنند که منجر به مشکلات روانی و جسمی شود. آیا از تاثیرات استرس بر روی دستگاه گوارش خبر دارید؟

انزوا و ایزوله‌شدن:

حس پوچی می‌تواند باعث انزوا و ایزوله‌شدن از جامعه و دیگران شود و ارتباطات اجتماعی را کاهش دهد.

عدم احساس ارزش‌بخشی:

فرد ممکن است احساس کند که او و زندگی‌اش ارزشی برای دیگران ندارد.
حس پوچی می‌تواند ناشی از چندین عامل باشد و به علت مشکلات روانی، رویدادهای زندگی، نقص ارتباطات اجتماعی و... ایجاد شود که درادامه آنها را توضیح خواهیم داد.

podcast picture

درمان خاطرات تلخ گذشته با تصویر سازی





علت پوچی در زندگی

به اندازه تعداد انسان‌های روی زمین، علت ایجاد احساس پوچی وجود دارد. درواقع این احساس ممکن است به خاطر چندین عامل مختلفی ایجاد شود. با این حال تعدادی از مهم‌ترین آنها که بین همه انسان‌ها مشترک است عبارتند از:

عوامل روانی:

مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب، استرس شدید و اختلالات شخصیتی می‌توانند منجر به احساس پوچی شوند. پیشنهاد میشه مقاله راهکار هایی برای درمان افسردگی شدید را مطالعه بفرمایید.

رویدادهای زندگی:

رویدادهای منفی یا تغییرات عمده در زندگی مانند از دست دادن عزیز، از دست دادن شغل، تجربه شکست‌های مکرر و ... نیز ممکن است احساس پوچی ایجاد کنند.

نقص ارتباطات اجتماعی:

احساس انزوا و عدم ارتباط معنادار با دیگران می‌تواند منجر به احساس پوچی شود.

کمبود هدف:

اگر شما هدف‌های مشخص و معناداری در زندگی نداشته باشید، احساس پوچی ممکن است نتیجه آن باشد.
احساس پوچی می‌تواند ناشی از چندین عامل مختلف باشد و ممکن است در هر فرد به دلایل مختلفی ایجاد شود. در زیر برخی از علل شایع احساس پوچی را ذکر می‌کنم:

کمبود احساس خودانگیختگی:

احساس خودانگیختگی و تحرک به سمت هدف‌ها و آرزوها، می‌تواند احساس اشتیاق و انگیزه را در زندگی ایجاد کند. در صورت کمبود احساس خودانگیختگی، احساس پوچی ممکن است به سراغ فرد بیاید.

کمبود ارتباط با خود:

عدم شناخت دقیق از خود و عدم ارتباط معنادار با احساسات و ارزش‌های شخصی می‌تواند منجر به احساس پوچی شود.
البته توجه داشته باشید که این فهرست تمامی دلایل ممکن برای احساس پوچی نیست و هر فرد ممکن است به دلایل خاص و منحصر به فرد خود این احساس را تجربه کند.

podcast picture

مقابله با افکار منفی [روش های علمی و اصولی]


احساس پوچی در زندگی مشترک

یکی از دوره‌های بسیار مهم زندگی که ممکن است احساس پوچی در آن به طرز عمیقی رخنه کرده و باعث شود زندگی ما مختل شده یا از هم بپاشد، دوره‌ای از زندگی مشترک است که تقریبا از شیرینی اوایل آن گذشته و دچار تکرار و روزمرگی شده است.
احساس پوچی در زندگی مشترک می‌تواند به دلایل مختلفی رخ دهد و ممکن است در روابط عاطفی، خانوادگی، دوستانه یا همکاری با دیگران احساس شود. در زیر چند نمونه از شیوه‌هایی که احساس پوچی در زندگی مشترک ممکن است ظاهر شود آمده است:

احساس عدم ارتباط:

فرد ممکن است در زندگی مشترک احساس کند که با همسر، خانواده یا دوستانش ارتباط احساسی کافی ندارد. این می‌تواند به دلیل کمبود ارتباط عمیق، کمبود تعامل‌های احساسی و کمبود توجه و علاقه به یکدیگر باشد.

بی‌اعتنا به یکدیگر:

احساس پوچی ممکن است منجر به بی‌اعتنایی به نیازها، احساسات و مسائل مهم یکدیگر شود. این کمبود اهمیت به نیازها و احساسات همدیگر ممکن است رابطه را نسبت به هم دور کند.

عدم تمایل به تفاوت‌ها و تلاقی مشکلات:

اگر هر یک از افراد در رابطه علاقه‌مند به حل مشکلات و تلاقی تفاوت‌ها نباشند، می‌تواند منجر به احساس پوچی و ناراحتی شود.

کمبود هدف مشترک:

عدم تعیین هدف‌های مشترک و معنادار می‌تواند منجر به احساس بی‌هدفی و پوچی در زندگی مشترک شود.

عدم اعتماد و ارتباط نامطلوب:

احساس کمبود اعتماد به همدیگر یا ایجاد ارتباط نامطلوب میان اعضای رابطه ممکن است احساس پوچی را ایجاد کند.

کمبود تقدیر و تشویق:

عدم تقدیر از تلاش‌ها و عملکرد همدیگر و کمبود تشویق ممکن است احساس پوچی در زندگی مشترک را تشدید کند.


podcast picture

📌 با چشم بسته، تغییر کنیم


احساس پوچی و افسردگی

میان اینکه گاهی در زندگی احساس پوچی کنیم تا اینکه این احساس به‌نوعی دائمی شده و منجربه افسردگی شود تفاوت زیادی وجود دارد. احساس پوچی بصورت مقطعی طبیعی است اما اگر از  مدت زمانی بیشتر شود، آنگاه ما را گرفتار کرده و افسرده خواهیم شد. اما چگونه احساس پوچی درازمدت می‌تواند منجربه افسردگی شود؟ بعضی از دلایل آن عبارتند از:

کمبود ارتباط اجتماعی و انزوا:

احساس پوچی ممکن است منجر به کاهش ارتباطات اجتماعی و تمایل به انزوا شود. انزوا و دور شدن از دیگران می‌تواند فرد را از جامعه دور کند و احساس تنهایی و انزوا را تشدید کند که این عامل می‌تواند به افسردگی منجر شود.

کمبود احساس خودانگیختگی:

احساس پوچی و بی‌هدفی ممکن است با کمبود احساس خودانگیختگی و تحرک به سمت هدف‌ها و آرزوها همراه باشد. کمبود احساس خودانگیختگی می‌تواند فرد را از انجام وظایف و دستیابی به اهداف باز دارد که ممکن است به افسردگی منجر شود.

کمبود هدف و معنا در زندگی:

اگر فرد هدف‌های مشخص و معناداری در زندگی نداشته باشد، احساس پوچی و بی‌هدفی می‌تواند افسردگی را تشدید کند. کمبود هدف‌ها و عدم وجود اهداف معنادار می‌تواند احساس عدم رضایت و بی‌ارزشی را به وجود آورد که به افسردگی منجر می‌شود.

کاهش انگیزه و اشتیاق:

احساس پوچی و بی‌هدفی ممکن است باعث کاهش انگیزه و اشتیاق فرد به انجام فعالیت‌ها و دستیابی به هدف‌ها شود که این کاهش انگیزه می‌تواند افسردگی را تشدید کند.

احساس عدم ارزش‌بخشی:

احساس پوچی می‌تواند منجر به احساس عدم ارزش‌بخشی فرد نسبت به خودش و زندگی شود که این احساس عدم ارزش‌بخشی می‌تواند به افسردگی منجر شود.

علائم احساس پوچی

احساس پوچی علائم مشخصی دارد که بسیاری از آنها با علائم افسردگی یکسان است. اکثر ما با دیدن یک فرد با حس پوچی سریعا به اوضاع روحیش پی می‌بریم. علت آن هم مشترک بودن علائم زیر درمیان تمام افرادی است که احساس پوچی در زندگی دارند:

  • احساس بی‌هدفی و بی‌ارتباطی: احساس کلی عدم رضایت و بی‌هدفی در زندگی و احساس عدم ارتباط واقعی با اهداف و ارزش‌های زندگی.
  • کاهش انگیزه و اشتیاق: کاهش انگیزه به انجام فعالیت‌ها، دستیابی به هدف‌ها و نداشتن اشتیاق به کارها و امور روزمره.
  • کاهش احساس خوشی: احساس کمبود خوشی و رضایت از زندگی و عدم تجربه‌ی لذت از فعالیت‌ها و رویدادهای روزانه.
  • احساس عدم ارزش‌بخشی: احساس کمبود ارزش‌بخشی به خود و احساس عدم توانایی در انجام کارها و دستیابی به موفقیت‌ها.
  • ایزوله‌شدن اجتماعی: انزوا و کاهش ارتباطات اجتماعی با دیگران و احتمالاً دوری از جامعه و محیط‌های اجتماعی.
  • بی‌اعتنایی به امور زندگی: کاهش توجه به امور زندگی، دستیابی به هدف‌ها و مسائل مهم روزمره.
  • تغییرات جسمی: تغییرات در الگوهای خواب، کم‌خوابی، خستگی زیاد و احساس کم‌انرژی.
  • افکار منفی: ممکن است افکار منفی، ناامیدی و ترس‌ها در ذهن فرد غالب شوند.
  • کاهش تمرکز: کمبود تمرکز و توجه به کارها و فعالیت‌ها.

podcast picture

خودشناسی عمیق


 درمان احساس پوچی

با دانستن تمام این موارد درباره احساس پوچی، اکنون مسئله این است که برای درمان احساس پوچی چکار می‌توان کرد؟ آیا اصلا راه چاره دارد؟
درمان احساس پوچی بستگی به علت و شدت این احساس و ویژگی‌های شخصی هر فرد دارد. اما در کل، برخی از راهکارهای موثر در مقابله با احساس پوچی عبارتند از:

مشاوره روان‌شناختی:

مشاوره روان‌شناختی با متخصصان می‌تواند به شما کمک کند علت‌ها و عوامل احتمالی احساس پوچی را بهتر درک کنید و راه‌های مقابله با آن را بیابید. از طریق مشاوره، می‌توانید تغییرات مثبتی در رویکردها و نگرش‌های شما نسبت به زندگی ایجاد کنید.

شناخت هیجان‌ها:

شناخت هیجان‌ها و احساسات خود می‌تواند کمک کند تا بیشتر درک کنید که احساس پوچی از کجا ناشی می‌شود و چگونه با آن برخورد کنید.

تعیین هدف‌ها و معناپردازی:

تعیین هدف‌ها و ارزش‌های معنادار برای زندگی می‌تواند به شما احساس معنا و انگیزه را برگرداند. تعیین هدف‌ها کوتاه‌مدت و بلندمدت و اعمال تغییرات کوچک در زندگی می‌تواند بهبود روحی شما را به همراه داشته باشد.

ارتقاء ارتباطات اجتماعی:

ارتقاء ارتباطات اجتماعی و تعامل مثبت با دیگران می‌تواند احساس انزوا و بی‌اعتمادی را کاهش دهد و به حس پوشش از احساس پوچی کمک کند.

انجام فعالیت‌های خلاقانه:

 انجام فعالیت‌های خلاقانه می‌تواند احساس خوشی، ارزش‌بخشی و اشتیاق را به فرد برگرداند.
 

مراقبت از سلامت جسمی:

مراقبت از سلامت جسمی با خوردن به موقع و متعادل، ورزش منظم و استراحت کافی می‌تواند به بهبود حالت روحی کمک کند. پیشنهاد میشه به پادکست چطور 100 سال عمر کنیم حتما گوش دهید.


podcast picture

ارتقاء طرز تفكر


احساس پوچی مزمن

احساس پوچی مزمن یک حالت عاطفی و روانی است که به طور مداوم و به صورت پایدار در زمان طولانی و به شدت مزاحم در زندگی فرد حضور دارد. در این حالت، فرد به طور مداوم احساس عدم ارتباط، بی‌هدفی، ناراحتی، بی‌ارزشی و خستگی از زندگی دارد. احساس پوچی مزمن می‌تواند باعث کاهش انگیزه، اشتیاق و احساس خوشی در فعالیت‌ها و رویدادهای روزانه شود.
احساس پوچی مزمن ممکن است تأثیر مخربی بر روحیه و کیفیت زندگی فرد بگذارد و موجب کاهش انگیزه به کارها و دستیابی به اهداف شخصی و حرفه‌ای شود. این احساس معمولاً با کمبود ارتباط اجتماعی، ایزوله‌شدن از دیگران و کمبود تجربه‌ی لذت از فعالیت‌ها همراه است.
احساس پوچی مزمن می‌تواند از علائم و نشانه‌های اختلالات روانی مرتبط با افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیتی، یا بیماری‌های جسمی مانند بیماری‌های مزمن ناشی شود. برای درمان احساس پوچی مزمن، ممکن است نیاز به مشاوره و درمان از متخصصان روان‌شناسی و روان‌پزشکی باشد تا علت‌ها و ریشه‌های احساس پوچی بررسی شده و به شیوه‌های مختلف مداوا پرداخته شود.
در موارد شدیدتر، احتمالاً داروها و درمان‌های دارویی نیز ممکن است مورد نیاز باشد. به هر حال، مهم است که فرد با مشاوران متخصص همکاری کند تا بهبودی روانی را تجربه کند.



احساس پوچی و خودکشی

چرا به خودکشی فکر می کنیم؟ رابطه احساس پوچی و خودکشی می‌تواند به عنوان یکی از موارد جدی و حساس در حوزه روان‌شناسی و روان‌پزشکی مطرح شود. احساس پوچی به تنهایی نمی‌تواند عامل خودکشی باشد، اما ممکن است در برخی افراد مؤثر باشد و ریشه‌های احتمالی برای رفتارهای خودکشی فردی را ایجاد کند.
افرادی که احساس پوچی مزمن دارند و به مرور زمان این احساس به شدت افزایش می‌یابد، ممکن است به ریسک بالا برای خودکشی افتاده باشند.
علت این ارتباط این است که احساس پوچی می‌تواند منجر به کاهش ارتباط اجتماعی، ایزوله‌شدن از دیگران، کم‌انگیزگی به زندگی و کاهش ارزش‌بخشی فرد به خودش و زندگی شود. این موانع می‌توانند در فرد احساس بی‌امیدی و ناکامی را به وجود آورده و او را به فکر‌ها و رفتارهای ناامنی مانند خودکشی سوق دهند.
در کل، توجه به احساسات خود و مراجعه به متخصصان می‌تواند به پیشگیری و درمان موثر از احساس پوچی و افکار خودکشی کمک کند.

podcast picture

تکنیک مقابله با نشخوار ذهنی


چرا خودمان را با دیگران مقایسه می کنیم؟

مقایسه کردن خودمان با دیگران یک روند طبیعی و اجتناب‌ناپذیر در ذهن انسان‌هاست و در طول زندگی همگی از این روند تأثیر می‌پذیریم. این پدیده به عنوان "مقایسه اجتماعی" شناخته می‌شود و دلایل مختلفی برای وقوع آن وجود دارد.

علل مقایسه کردن خود با دیگران

علل مقایسه کردن خودمان با دیگران طیف وسیعی را شامل می‌شود ‌شود،  اما مهم‌ترین دلایل آن عبارتند از: ارزش‌یابی اجتماعی،  تعیین هویت و هدف‌گذاری.

چرا مقایسه کردن خود با دیگران اشتباه است؟

مقایسه خود با دیگران اشتباه است؛ زیرا می‌تواند به اثرات منفی و ناخوشایند در زندگی شخصی منجر شود. اثراتی مانند کم‌ارزشی، رقابت ناپسند، تنش‌ها در روابط، فراموشی ارزش‌ها و آرزوها و عدم رضایت.

چگونه خود را با دیگران مقایسه نکنیم

تعدادی از راهکارهایی برای جلوگیری یا کاهش مقایسه خود با دیگران وجود وارد که شامل یادآوری موفقیت‌های خود، تمرکز بر پیشرفت شخصی،  قرار دادن تمرکز روی هدف‌های ، محدود کردن استفاده از رسانه‌های اجتماعی، تمرکز بر نقاط قوت، خودشناسی و  مراقبت از خود می‌شوند.

چرا اغلب مقایسه کردن خود با دیگران بد است؟

مقایسه خود با دیگران اغلب اشتباه است؛ زیرا به عواقب منفی و ناخوشایندی منجر می‌شود که می‌تواند بر روی روان‌ و روحیه فرد تأثیرات منفی درازمدت بگذارد.

مقایسه خود با دیگران با چه آسیب‌هایی همراه است؟

مقایسه خود با دیگران می‌تواند به آسیب‌های جدی و ناخوشایندی در زندگی فرد منجر شود که تعدادی از آن عبارتند از: کاهش اعتماد به نفس، اضطراب و استرس، عدم رضایت، خشم و حسادت، تحریف تصویر واقعی و خودشکنی و عدم تلاش.
 

احساس پوچی

podcast picture

وسواس فکری و تکنیک های درمان


عواملی که باعث احساس پوچی می شود

زمانی که بن بست رسیده باشید

در اکثر مواقع زمانی که به آخر خط میرسیم و فکر میکنیم که دیگر راهی برای ما باقی نمانده، ممکن است با احساس پوچی عمیقی مواجه شویم. حتی ممکن است به اهداف خودتان رسیده باشید، ولی رضایت لازم را بدست نیاورده باشید. در این مواقع نیز بسیاری از افراد با این حس مواجه میشوند.

تغییرات شرایط زندگی

ممکن است در مواقعی از زندگی درگیر بیماری شویم و قدرت بدنی خود را از دست بدهیم. شغلمان را تغییر دهیم یا محل زندگیمان را عوض کنیم. همه این نقل و انتقالات در زندگی ما میتواند منجر به این احساس شود. زیرا فشار زیادی را به ما وارد میکند و ممکن است ما را به این فکر بیاندازد که آیا ارزشش را دارد؟ تغییر شرایط زندگی میتواند توانایی تطبیق پذیری ما را تحت تاثیر خود قرار داده و آن را خدشه دار کند.

تغییرات شرایط زندگی
تغییرات شرایط زندگی

تروما و حوادث ناگوار

مرگ عزیزان، طلاق، اتفاقات ناگوار و بلایای طبیعی هر کدام میتواند تاثیر عمیقی را بر روی روان ما بگذارد. در این مواقع معمولا افراد به اینکه زندگی دیگر مثل سابق نیست فکر میکنند و خودشان را با افکار پوچ گرانه آزار میدهند. این نوع حوادث میتواند باور و عقیده ما را نسبت به اینکه دنیا جای خوب و امنی هست، سست کند و باعث بروز احساس پوچی در ما بشود.

تغییرات نقش های شخصیتی

این نوع تغییرات زمانی اتفاق میافتد که یک مرد متاهل از همسر خود جدا شده و مجددا مجرد شود. یا زمانی که فرزندان ما منزل را برای شروع یک زندگی مستقل ترک میکنند. تغییر نقش های شخصیتی در والدینی که تنها شدند یا فردی که از همسر خود طلاق گرفته است میتواند در بروز احساس پوچی نقش زیادی داشته باشد. زیرا معمولا افراد در این شرایط آسیب پذیر هستند و توانایی کافی را برای کنار آمدن با نقش جدید خود ندارند.


podcast picture

۶ هزار فکر در طول روز؟


احساس پوچی چه تاثیراتی را بر روی فرد میگذارد؟

اولین احساسی که افراد پوچ گرانه با آن مواجه میشوند، رنج است. آنها از اینکه در دنیایی زندگی میکنند که دیگر برایشان معنایی ندارد، در عذاب هستند و نمیتوانند افراد پیرامون خود را که به این مساله بی توجه هستند تحمل نمایند. برای این افراد هیچ چیز در دنیا قابل کنترل نیست و همه چیز غیر قابل پیش بینی است. آنها بخاطر اینکه فکر میکنند دنیا نسبت به آنها بی تفاوت است و وجودشان بی معنا است در رنج هستند. در پی این رنج احساس ناامیدی عمیقی گریبان گیر آنها میشود. زیرا توانایی خود را برای تغییر شرایطی که در آن هستند از دست میدهند. زیرا دیگر معنایی را در زندگی نمییابند و دست از تلاش کردن میکشند. متاسفانه در بعضی موارد فرد تمایل خود را به بقای نفس از دست میدهد و ممکن است دست به خودکشی بزند تا به این رنج خود پایان ببخشد.

احساس پوچی چه تاثیراتی را بر روی فرد میگذارد؟

سوالات متداول
  • احساس پوچی چیست؟
به احساس از دست دادن معنا و ارزش نسبت به زندگی گفته میشود و فردی که با این احساس مواجه شده است، دیگر معنایی برای زندگی پیدا نمیکند و فکر میکند همه چیز پوچ و بی  معنی است.

  • چه عواملی باعث احساس پوچی میشود؟
حوادث ناگوار، مرگ عزیزان، از دست دادن شغل، نقل مکان اجباری، تغییرات نقش های شخصیتی و عواملی از این قبیل در بروز این احساس تاثیر گذار است.

  • چگونه میتوانیم با احساس پوچی مقابله کنیم؟
 در ابتدا باید بپذیریم که احساس پوچی نسبت به زندگی داریم. سپس آن را ریشه یابی کنیم و پس از آن به سراغ ایجاد ارزش ها و معانی جدید در زندگی برویم.


سخن پایانی

برای مقابله با احساس پوچی، ابتدا شما باید این احساس خود را بپذیرید. هیچ چیزی مهم تر از این نیست که تشخیص دهید عقاید پوچ گرایانه دارید و معنا را در زندگی از دست داده اید. پذیرش احساس پوچی موجب میشود نسبت به وضعیتی که در آن هستید آگاه شوید و برای تغییر آن دست به اقدام بزنید. در قدم بعدی سعی کنید متوجه شوید که ریشه این احساس شما در چه چیزی نهفته است. آیا اخیرا با حادثه دلخراشی مواجه شدید؟ آیا در حال حاضر تغییر شغل داده اید و مجبور هستید محل زندگی خود را تغییر دهید؟ آیا به تازگی از همسر خود جدا شده اید؟ اینها سوالاتی هستند که در وهله اول باید پاسخ مناسبی به آنها بدهید. در مرحله بعد، سعی کنید خودتان را از احساسات خود جدا کنید و به نظاره وضعیت موجود بنشینید. یادتان باشد احساس شما، شخصیت شما نیست و چیزی که احساس میکند ذات شما را تعریف نمیکند. بعد از این مراحل سعی کنید به دنبال ارزش ها و اهداف جدیدی در زندگی بروید تا دوباره بتوانید معانی جدیدی را در زندگی ایجاد کنید. به نظر شما چه عوامل دیگری باعث بروز احساس پوچی در ما میشود؟ ما را با نظرات خود در ارتقای این مطلب یاری بفرمایید.
ترجمه و گرد آوری
منبع

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند
امتیاز شما :
ElGrandeToto - 7elmet Ado 6(MP3_320K)